این چندوقته چندباری با مامان کیک پختیم. بالاخره یکی از پروژه های بعد کنکور من این بود که در کنار مامان کیک پختن رو یاد بگیرم. چون کیک هام یا پف نمی‌کرد یا اصن خوب نمیشد. منم خیلی سال بود که طرف کیک پختن نرفته بودم. دو سه روز پیش که من و گردو تنها بودیم به سرم زد کیک بپزم. خوب تو ذهنم ضبط کردم کردم که چیو، چه موقع بریزم و چند پیمونه چیو مخلوط کنم.وسطای کیک یهو به سرم زد به جای کاکائو و قهوه و اینا توش گلاب و هل و زعفرون بریزم کیکی که فکر کنم بلوط خیلی دوست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خسته دل .......آشفته بیمه ایران وبلاگ دانلود ترانه های مجتبی آقارضائی آموزش ایلوستریتور و تصویرسازی فروشگاه اینترنتی زناشویی مدیناس percept خودم Aubreybgpgdekm9 Diary عاشقانه های من